3/27/2004

آشغال اون ماهیو تنها ننداز توی تنگ.
مگه نمیبینی تنها هست
اون ماهی گلی کوچولو توی تنگ همهی دنیا رو میبینه ولی فقط توی همون تنگ میتونه باشه. فک کنم این خیلی زجرش بده. نمیبینی بعضی وقتا میپره بیرون از تنگ.
آره. همه ی بدبختی ما همینجاس. وقتی از تنگمون بیرون میایم تا برسیم به دنیای آدما دیگه نمیتونیم زندگی کنیم. میمیریم. شاید به چشم نیاد این مردنمون . واییی
ولی اون ماهی کوچولو اگر توی تنگ تنها نبود کی دلش میخواست بیاد بیرون. اگه تو براش یه همدم مینداختی توی اون تنگ.
وای. چرا شعورت نرسید. ا.ن مرد. مرد. مرد. مثله خیلیای دیگه که مردن و رفتن.
اه

-azin-

0 Comments:

Post a Comment

<< Home