7/06/2004



آقاي مسافر كه جلو نشست راننده گفت :

آقا دو نفر حساب مي كني يا مسافر بزنم؟

- نه دو نفر حساب كن!

راه افتاد راننده . به ميدان نرسيده مرد گفت نگه دار . راننده ترمز كرد . مرد از ماشين پياده شد. دست كرد توي جيب و يك پنجاه توماني مچاله شده به طرف راننده گرفت. راننده گفت:

- دو نفر ميشه صد تومان آقاي محترم!

- برو بابا تو هم واسه من حالا راننده شدي!

راننده پياده شد رفت طرف مسافر . سينه به سينه او ايستاد.

- ببينم مگه من با شما همون اول طي نكرده بودم؟

مرد دست در جيب كرد و با عصبانيت اسكناسي در آورد به راننده داد.

- بگير بينم حالا واسه ما زنا هم شوفر تاكسي شدن!!

راننده اسكناس را ريز ريز كرد و توي صورت مسافر پرت كرد.

- پول كسي كه هنوز نفهميده نان در آوردن از بازو زن ومرد نداره هيچ ارزشي نداره برا من.

from: http://manotaxim.persianblog.com/